حلقه عشق

حلقه عشق
کلمات کلیدی

ویژه زوجین – طبق آیات و روایات

آموزش کامل شب زفاف

پاسخ جالب امام(ره) به سوالی درباره تعدد زوجات

اخلاق؛ گمشده خانواده مدرن

چگونه آبروداری کنیم؟

احساسات همسرتان را بفهمید

شوهرم را عوض کردم

زندگی ام عوض نشد

چرا امام با خانواده به کربلا رفت؟

عطر حسین (علیه السلام) در متن زندگی

سفارشات امام حسین علیه السلام برای زندگی زناشویی

چگونه کودکانمان را با پیام غدیر آشنا کنیم؟

عیدغدیر مبارک

قربانی کردن ؛ عبور از تردید

سالروزشهادت امام باقرعلیه السلام

مادران شیرده گوشت گوساله نخورند

در این عروسی فاقد هرگونه زینتی باشید+عکس

دل تان گنجشکی نباشد

ناگفته‌های زندگی شهیدباهنروشهید رجایی از زبان همسر

خرافه‌هایی که مانع فرزندآوری خانواده‌های ایرانی شده است

ایران شدیدترین روند کاهش نرخ باروری در جهان را دارد

زوج‌های جوان به‌جای وام ۳ میلیونی تسهیلات ۱۰ میلیونی دریافت کنند

«میم» تضمین کننده یک ازدواج موفق

میزان فطریه و کفاره چقدر است+پاسخ مراجع تقلید

شمه ای از اخلاق معاشرت

عید فطر و نقش آن در تحولات فردی و اجتماعی

زن ندهید

به جوان بی ‎نماز

ملاک هایی برای ازدواج دختران

چرا پیامبرصلی الله علیه و آله وسلم با خدیجهسلام الله علیها ازدواج کرد؟

آخرین نظرات
  • ۸ اسفند ۹۸، ۱۲:۴۸ - پوریا قلعه
    ممنون

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ناگفته‌های زندگی شهیدباهنروشهید رجایی از زبان همسر» ثبت شده است

بنام خالق عشق

روایت آشنایی، ازدواج دکتر باهنر/ ناگفته‌های زندگی شهید رجایی از زبان همسر
ناگفته‌های زندگی شهیدباهنر از زبان همسر
من و آقای باهنر از طریق خواهرم که از همکاران آقای باهنر بود و جناب آقای برقعی با هم آشنا شدیم. میزان شناخت ابتدایی من از ایشان در حد کمی بود، فقط می‌دانستم که ایشان روحانی، تحصیلکرده و نویسنده است بعد، او با مادرش جهت خواستگاری به خانه ما آمدند، تقدیر این شد که در ‌سال ١٣٤٤ با هم ازدواج کنیم. برنامه ازدواج ما، بسیار ساده و کم‌هزینه بود، مهریه‌ام ١٠‌هزار تومان بود و جهت هزینه‌های ازدواج، ایشان ٢‌هزارو٥٠٠ تومان داد. بعد وارد آموزش‌وپرورش شد. مدتی هم ورامین بود، بعد از رسمی شدن، به قسمت سازمان کتاب‌های درسی رفت. در ابتدای ازدواج، ٢٠روزی داخل همان منزلی رفتیم که با طلبه‌ها اجاره کرده بود. ایشان جهت سخنرانی به رفسنجان دعوت شده بود. با هم به رفسنجان رفتیم، بعد هم برگشتیم و یک طبقه از منزل حاج آقا آیت‌اللهی در خیابان شترداران، میدان قائم، اجاره کردیم، سه تا اتاق بود، آشپزخانه هم یک حیاط خلوت خیلی کوچک بود، یک چراغ والوری داشتیم، روی آن غذا می‌پختیم.
۰ نظر ۰۸ شهریور ۹۴ ، ۱۸:۲۸
حلقه وصل/ مجتبی