يكشنبه, ۱۸ فروردين ۱۳۹۲، ۱۰:۰۶ ق.ظ
بنام خالق عشق

رموز
یک ازدواج خوب و موفق
|
خانواده
اساسی ترین و اصلی ترین نهادی است که امیال غریزی افراد را به گونه ای مشروع و
مقبول برآورده میسازد. خانواده را میتوان گروهی از افراد دانست که در اثر
ارتباطات خویشاوندی به صورت مستقیم با همدیگر پیوند مییابند و اعضای آن در
تعامل با هم نقشها و وظایف مختلفی مییابند. به لحاظ همین تعاملات و گرایشات
مختلف و متنوع میان اعضای خانواده ها و بخصوص زن و شوهر، میتوان پیش بینی نمود
که تمام ازدواج ها لحظات تلخ و شیرین فراوان دارند.
یک ازدواج خوب و موفق، لاجرم باید شامل منابع غنی از موجهای مثبت و
شادی آفرین باشد و به طور کلی وزن نکات مثبت زندگی از نکات منفی آن بیشتر باشد.
به همین لحاظ در یک ازدواج موفق و یک زندگی پایدار، زوجین معمولاً زیاد از جملات
مثبت سود میجویند. حال آنکه استفاده از جملاتی همچون: به ما اصلاً
خوش نمیگذرد، دلالت بر چربش موجهای منفی در زندگی خانوادگی میباشد. عقب نشینی از مشاجرات بیحاصل و اعصاب خردکن از دیگر رموز خوشبختی
در زندگی مشترک میباشد. در زندگی زناشویی گاهی باید کوتاه آمد تا برنده شد.
زوجهای خوشبخت میدانند یک مشاجره را چگونه خاتمه دهند و چگونه یک مسئله غامض و
پیچیده را ترمیم بخشند پیش از آنکه مشاجره به طرز غیر قابل مهاری از کنترل آنان
خارج شود. در این رابطه میتوان خاطرنشان ساخت که بیشتر تنشها و مشاجرات زمانی
آغاز میشوند که یکی از طرفین با لحنی منتقدانه و تند از دیگری ایراد میگیرد. البته
باید حرف خود را زد اما به صورتی که شنیدن و پذیرش آن برای شنونده قابل درک و
راحت باشد. برای خوشبخت شدن و پایگذاردن در مسیری سالم هر انسانی ناگزیر است
در روشهایش تردید کند. برای موفق شدن و موفق بودن در زندگی باید مدام آموخت و
روشهای بهتر را جایگزین ساخت. هیچ زوجی در ابتدای زندگی و به گاه تصمیم در
پیوند با فرد دیگر، به مخیلهشان خطور نمیکند که زندگیشان به طلاق منجر بشود و
یا حتی در زمانی هم که زمینههای اختلاف و ناسازگاری به وفور در
زندگیشان رخ میدهد طلاق را محال میپندارند اما جالب است که بدانیم معمولاً
فرآیند طلاق در اکثر مواقع مسیری واحد را طی مینماید:
1ـ اختلافات جزئی و پیش و پا افتاده؛
2ـ تکرار آن اختلافات و جدیشدنشان؛
3ـ بیمیلی یکی از زوجها نسبت به دیگری؛
4ـ قهرهای طولانیمدت و تکرار این گونه قهر و آشتیکردنها؛
5ـ خستگی روحی و عاطفی زوجین از قهرها، درگیریها و تنشهای بیوقفه
و مدام در محیط خانه؛
6ـ طلاق عاطفی؛
7ـ طلاق قانونی. منظور از طلاق عاطفی یا طلاق خاموش که علامت خطر بزرگی در زندگی
مشترک میباشد، آن است که زن و مرد، تنها در زیر یک سقف و با هم به صورت صوری زندگی میکنند. حال آنکه سایر ارتباطات
اجتماعی و اخلاقی و زناشویی میان آنان یا قطع یا بدون میل و رضایت و رغبت صورت میگیرد. با توجه به مطالب ذکرشده باید به خاطر سپرد که ارتباط موضوعی دوسویه
و جادهای دوطرفه میباشد. نمیتوان و نباید انتظار داشت که یکی از زوجین تحقیر
و تهدید کند و در عوض، انتظار لطف و محبت داشته باشد. اگر بر خانه و در خانهای
روح زندگی و جوهر معنیدار زندگی حاکم نباشد، آن زندگی، شکل زندگی دارد و خودِ
زندگی نیست. بنابراین بر هر زنی و هر مردی لازم است که با خود بیندیشند رمز
آرامش و ثبات و خوشبختی چیست؟ این رمز کلمهای 5 حرفی است: «تفاهم!» تفاهم همان واژه آشنا و دوستداشتنی است که بارها و بارها در زندگی
خود شنیدهایم و یا به کار گرفتهایم. از بسیاری از زوجهای خوشبخت اگر پرسیده شود
رمز موفقیت و آرامش در زندگیشان چیست، بیشک به عنوان کلمهای جادویی این کلمه را
بر زبان جاری خواهند ساخت: «تفاهم» و «تفاهم». زن و مرد با هم تفاوتهایی دارند
و مطلعبودن از کم و کیف این تفاوتها راهگشای تفاهم آنهاست. زوجین گاهی اوقات
از دست شریک زندگی خود عصبانی و یا کلافه میشوند. چرا که انتظار دارند همسرشان
عینا همانند خودشان باشد. یکی از بزرگترین تفاوتهای میان زنان و مردان در این است که هر
کدام از آنها به گونهای مشخص با فشارهای روحی خود کنار میآیند. به عنوان مثال:
مردها به شدت در خود فرو رفته و گوشهگیر میشوند در حالی که زنان با هیجانی
فزاینده در مشکلشان غرق میشوند. در این مواقع نیاز یک مرد برای تسکین یافتن با
حالت یک زن کاملاً متفاوت است. زمانی که مردی نگرانی دارد معمولاً ضروریترین و مشکلترین راه را انتخاب میکند و آنقدر روی حل آن
متمرکز میشود که همه چیز را فراموش میکند و در یک چنین مواقعی در روابط خود با
دیگران فراموشکار، بیواکنش و حواسپرت میشود و قادر نیست احساس و توجهی را که
حق همسرش است به او تقدیم نماید و همین امر میتواند منشأ بگومگوها و جر و بحث
شود. برعکس، زنی که تحت تأثیر فشارهای عصبی است فورا در پی یافتن حل مشکلی نیست.
او در جستجوی آرامش است و این آرامش زمانی فرا میرسد که او را درک کند. یک زن با حرف زدن، احساساتش را جستجو میکند تا که فهمش نسبت به
مشکلش بیشتر شود اما اگر احساس کند که درک نمیشود بر نگرانیاش افزوده شده و
حتی ممکن است نسبت به سایر مسائل نیز آشفته بشود. به بیان دیگر، همان طور که یک مرد با حل جزئیات مبهم مشکلش به کمال
میرسد یک زن نیز با جزئیات بسیار راجع به مشکلاتش صحبت میکند تا به تعالی
برسد. بنابراین میزان درک و شناخت مردان از زنان بستگی به میزان مقاومت آنان در
برابر حرفزدن زنان راجع به مشکلاتشان دارد. همچنین زنان باید بدانند زمانی که مردان
در خود فرو میروند، به این علت نیست که همسرشان را دوست ندارند. در یک
چنین مواقعی آنان باید بیشتر پذیرای همسرشان باشند. در یک کلام، شناخت خصوصیات و ویژگیهای زنان و مردان میتواند گستره
تفاهم را در زندگی مشترک بیشتر و وسیعتر نماید. زمانی که زن و مرد قادر باشند
به یکدیگر احترام بگذارند و تفاوتهایشان را بپذیرند، خوشبختی نیز با تمام زیبایی
و شکوهش فرصتی برای شکوفایی پیدا خواهد کرد.
|
http://noorportal.net