«فرزند کمتر، زندگی بهتر» شعاری برای تحدید نسل
بنام خالق عشق
سیاستهای کاهش زاد و ولد، تفکری است که نسل جامعه را تهدید کرده و آن را به خطر میاندازد؛ تهدیدی که موجب شده ما در آینده نه چندان دور شاهد کشوری با کمبود نیروی جوان و سدی مقابل پیشرفتها باشیم.
به گزارش سرویس فضای مجازی خبرگزاری فارس وبلاگ دستنوشتههای یک طلبه نوشت: تا پیش از دهه 70 که با توجه به سیاستهای کاهش جمعیت و با ورود شعار «فرزند کمتر، زندگی بهتر» در زندگی افراد، کاهش زاد و ولد به یک خواست عمومی تبدیل شده بود پیامدهای این سیاستگذاری و طولانی شدن زمان اجرای آن پیش بینی نمیشد اما مطابق گزارشهای سازمانهای بینالملل در صورتی که کاهش رشد جمعیت کشور با نرخ فعلی ادامه یابد، در 80 سال آینده، ایران جمعیتی حدود 31 میلیون نفر خواهد داشت که نیمی از آن را افراد بسیار پیر تشکیل میدهند.
بنابراین با توجه به کمبود نیروی انسانی کافی، عملاً کشور دچار تهدیدهای بزرگ امنیتی و اقتصادی خواهد شد؛ کمبود نیروی جوان که از ویژگیهایی همچون، نشاط، انرژی فراوان، ابتکار، خلاقیت و استعداد بهره مند هستند باعث خواهد شد که در آینده نه چندان دور، کشور دچار بحران عدم نیروی جوان شده و در روند پیشرفت تزلزل ایجاد شود.
متأسفانه به علت غفلت مسئولان امنیتی شاهدیم در استانی بسیار استراتژیک مثل خوزستان، که مهد و دروازه ورود شیعه به ایران بوده، وهابیت از فقر حاشیههای اهواز و سایر شهرهای خوزستان سوء استفاده کرده و با سیاست تطمیع، فریب، اغوا و تهییج احساسات متعصبانه نسبت به زبان و قومیت، پایگاهی اجتماعی با عقاید خاص وهابیت برای خود دست و پا کرده است و این یعنی کوبیدن بر طبل جنگهای قومی و قبیلهای و راهاندازی پایگاههایی ضد شیعی با هدف دست گرفتن مدیریت جامعه پیرامون خود.
اما چند سال پیش با تغییر سیاستهای اجرایی کشور در مقابله با روند کاهش جمعیت جوان کشور و مبارزه با فرهنگ غلط «فرزند کمتر، زندگی بهتر» دکتر محمود احمدی نژاد بر لزوم کنار گذاشتن این تفکر غلط تأکید کرده و از اختصاص امتیازات ویژه از جمله وعده هدیه یک میلیون تومان برای هر نوزاد و دیگر مزایا که شامل حال فرزندان سوم و چهارم میشد خبر داد.
اما با این حال به دلیل نهادینه شدن این فرهنگ غلط در زندگی اکثریت جامعه ایران، این دست از اقدامات نه تنها کمکی به رفع مشکل نکرد بلکه روند کاهش سن جوان شدت بیشتری به خود گرفته است؛ براستی کدام راه باعث خواهد شد که جامعه ایرانی از این فرهنگ غلط دست کشیده و به سمت تعدد اولاد و ثبات جمعیت پیش برود؟
همچنان بعد از کاهش رشد جمعیت جوان کشور، به دلیل اهمیت زیاد این مسئله، اینبار رهبر عزیز بر این موضوع ورود کرده و در بیانات خود در اجتماع مردم بجنورد در مورد کاهش جمعیت جوان کشور و لزوم متوقف شدن این وضعیت تأکید کردند، ایشان در بیانات خود فرمودند: «یکى از مهمترین موجودىهاى با ارزش ما، همین نسل جوانِ تحصیلکرده است؛ نسل جوان تحصیلکرده، هم شجاعت دارد، هم امید دارد، هم نشاط و تحرک دارد؛ من همینجا در داخل پرانتز عرض بکنم؛ یکى از خطاهائى که خود ما کردیم بنده خودم هم در این خطا سهیمم، این مسئله تحدید نسل از اواسط دهه 70 به این طرف باید متوقف میشد؛ البته اولى که سیاست تحدید نسل اتخاذ شد، خوب بود، لازم بود، لیکن از اواسط دهه 70 باید متوقف میشد؛ این را متوقف نکردیم؛ این اشتباه بود».
«عرض کردم؛ مسئولان کشور در این اشتباه سهیمند، خود بنده حقیر هم در این اشتباه سهیمم؛ این را خداى متعال و تاریخ باید بر ما ببخشد؛ نسل جوان را باید حفظ کرد؛ با این روند کنونى اگر ما پیش برویم، من چندى پیش هم در ماه رمضان در سخنرانى گفتم، کشور پیر خواهد شد؛ خانوادهها، جوانها باید تولید مثل را زیاد کنند؛ نسل را افزایش دهند؛ این محدود کردن فرزندان در خانهها، به این شکلى که امروز هست، خطاست؛ این نسل جوانى که امروز ما داریم، اگر در 10 سال آینده، 20 سال آینده و در دورهها و مرحلههاى آینده این کشور بتوانیم آن را حفظ کنیم، همه مشکلات کشور را اینها حل میکنند؛ با آن آمادگى، با آن نشاط، با آن شوقى که در نسل جوان هست و با استعدادى که در ایرانى وجود دارد؛ پس ما مشکل اساسى براى پیشرفت نداریم».
کلیدواژه بسیار مهمی که رهبر عزیز دربیاناتشان از آن استفاده کردند کلید واژه «تحدید نسل» بود، تفکری که نسل جامعه و مردم ما را تهدید کرده و آن را به خطر میاندازد.
تهدیدی که موجب شده ما در آینده نه چندان دور شاهد کشوری باشیم که دچار کمبود نیروی جوان است و این یعنی سدی برابر پیشرفتهای بعدی کشور ما؛ نمیتوان انکار کرد که در طول دهه گذشته به دلایل متعددی، ازجمله بحرانهای اقتصادی و بیثباتی و عدماطمینان در چشماندازها در این زمینه، شاهد بالا رفتن شدید سن ازدواج و کاهش شدید نرخ باروری بودهایم.
هر چند این روندها، روندهایی جهانی نیز هستند اما در ایران شتاب بیش از حد استاندارد خود داشته است؛ یکی از عوامل این پدیده شوم در کشور بیکاری و کمبود شغل برای جوانان است؛ وقتی که کاری برای جوان نباشد ازدواجی هم وجود نخواهد داشت و وقتی سن ازدواج بالا برود و بعد از ازدواج توانایی اقتصادی به جهت اداره بیش از یک فرزند نباشد پدیده تک فرزندی به وجود خواهد آمد.
با وجود اینکه تنها 4 میلیون فرصت شغلی در سالهای 89 و 90 توسط دولت دهم در کشور ایجاد شده اما همچنان شاهد این هستیم که بیش از این آمارها به اشتغالزایی نیازمندیم؛ همچنین توجه به مسئله آموزش و فرهنگسازی در بین مردم جامعه یکی از راههای مبارزه با این تفکر غلط و شعار زدگی غربی است.
امری که در حال حاضر در کشور ما در حال رواج است مدتها پیش در غرب و به وسیله سران غربی به جهت سو استفاده از افراد جامعه اجرا شد تا شاهد این باشیم که بنیان خانواده در غرب از هم پاشیده و مفهوم خانواده در کشورهای غربی ناآشنا و غریب شود.
شاید بتوان گفت این سبک زندگی که در حال حاضر گریبان گیر خانوادههای ایرانی در موضوع زاد و ولد شده است نوعی تفکر غربی و سبک زندگی غربی است که رفته رفته در کشور ما فرهنگ سازی و جا افتاده است.
مسئله افزایش جمعیت مسئلهای حیاتی و راهبردی برای هر جامعهای دارای آیندهنگری و چشم انداز در فتح قلههاست، بطوری که در جامعه اروپا به علت فقدان جهان بینی معرفتی بنیان خانوادهها متلاشی شده و ازدواج و ادامه بقا با تفکرات مادی حاکمه در جامعه صنعتی اروپا در تضاد شدید است.
به همین دلیل نرخ رشد منفی در این کشورهای مرفه و ثروتمند را تجربه میکنیم و با ترفندهای مختلف غیر اخلاقی و با تمنا از روشهای مذموم از جمله تلقیح مصنوعی، شبیه سازی انسان و حتی رحمهای اجارهای زنان فقیر به دنبال ادامه حیات خود هستند؛ شاید وقت آن رسیده که تعارف را کنار بگذاریم و به دنبال برنامهریزی دقیقی برای ثبات جمعیت در کشور ایران اسلامی باشیم.