حلقه عشق

حلقه عشق
کلمات کلیدی

ویژه زوجین – طبق آیات و روایات

آموزش کامل شب زفاف

پاسخ جالب امام(ره) به سوالی درباره تعدد زوجات

اخلاق؛ گمشده خانواده مدرن

چگونه آبروداری کنیم؟

احساسات همسرتان را بفهمید

شوهرم را عوض کردم

زندگی ام عوض نشد

چرا امام با خانواده به کربلا رفت؟

عطر حسین (علیه السلام) در متن زندگی

سفارشات امام حسین علیه السلام برای زندگی زناشویی

چگونه کودکانمان را با پیام غدیر آشنا کنیم؟

عیدغدیر مبارک

قربانی کردن ؛ عبور از تردید

سالروزشهادت امام باقرعلیه السلام

مادران شیرده گوشت گوساله نخورند

در این عروسی فاقد هرگونه زینتی باشید+عکس

دل تان گنجشکی نباشد

ناگفته‌های زندگی شهیدباهنروشهید رجایی از زبان همسر

خرافه‌هایی که مانع فرزندآوری خانواده‌های ایرانی شده است

ایران شدیدترین روند کاهش نرخ باروری در جهان را دارد

زوج‌های جوان به‌جای وام ۳ میلیونی تسهیلات ۱۰ میلیونی دریافت کنند

«میم» تضمین کننده یک ازدواج موفق

میزان فطریه و کفاره چقدر است+پاسخ مراجع تقلید

شمه ای از اخلاق معاشرت

عید فطر و نقش آن در تحولات فردی و اجتماعی

زن ندهید

به جوان بی ‎نماز

ملاک هایی برای ازدواج دختران

چرا پیامبرصلی الله علیه و آله وسلم با خدیجهسلام الله علیها ازدواج کرد؟

آخرین نظرات
  • ۸ اسفند ۹۸، ۱۲:۴۸ - پوریا قلعه
    ممنون

رسم شیدایی - اندر احوالات آخوند خراسانی

پنجشنبه, ۲۷ شهریور ۱۳۹۳، ۰۵:۴۹ ب.ظ
بسم الله
~1f/g

ایشان می فرمود: «چهل سال است نه گوشت خورده ام و نه آرزوی خوردن گوشت داشتم. تنها خوراک من، فکر بود و به این زندگی راضی و قانع بودم. هیچ گاه نشد سخنی یاد کنم که گمان کنند از زندگی خود ناراضی هستم.

پولی برای خرید یک شمع به من دادند، ولی من در تاریکی می گذرانیدم و آن پول را به فقیرتر از خودم می دادم.

طلاب هیچ اعتنایی به من نمی کردند، مگر معدودی که مانند خودم یا فقیرتر از من بودند.

خواب من، بیش تر از شش ساعت نبود و چون با شکم خالی، خواب آدم عمیق نمی شود، بیش تر شب ها بیدار بودم و با ستارگان آسمان مصاحبت و شب زنده داری داشتم. در این احوال، به خاطرم می گذشت که امیرمؤمنان علی علیه السلام نیز شب ها را بدین سان می گذرانیدند.

سی سال تمام، تنها خورش من، داغی و گرمی نان بود.

روزی، هنگامی که مجلس درس به پایان رسید، شیخ انصاری به من نگاه کرد و گفت: "آخوند، می بینم خیلی مؤدب می نشینی".

من سر به زیر افکندم، عبای خود را بیش تر روی سینه ام کشیدم و حالتی داشتم قرین انفصال.

بیش تر شب ها بیدار بودم و با ستارگان آسمان مصاحبت و شب زنده داری داشتم. در این احوال، به خاطرم می گذشت که امیرمؤمنان علی علیه السلام نیز شب ها را بدین سان می گذرانیدند.

شیخ دریافت پیراهن تنم نیست و قبای خود را پیش آورده ام تا گردن خود را بپوشانم و معلوم نشود که پیراهن ندارم، زیرا تنها چیزی که داشتم و می توانستم بگویم مالک آن هستم، یک قبای پاره بود، با یک عبای کهنه و یک جفت کفش. آن هم ته نداشت و با زحمت پای خود را بالاتر می گرفتم و به رویه کفش می چسباندم تا پایم بر زمین کشیده و نجس و کثیف نشود تا آن جا که روزی، مجبور شدم سه بار پای خود را بشویم. یکی از طلاب، که گوشه مدرسه نشسته بود، مرادید، دلش به حالم سوخت و کفش مندرسی به من داد. در این وقت، گویی دنیا را به من داده اند.

آن روز هم شیخ پس از مجلس درس، از برهنگی من آگاه گردید و فهمید که پیراهن به تنم نیست. از این رو، قبای خو را روی سینه ام کشیده ام و می نماید که مؤدب نشسته ام. امر کرد پیراهنی به من دادند...».

هنگامی که پس از پنجاه سال، قبر آخوند خراسانی را شکافتند تا دخترش را کنارش به خاک بسپارند، دیوار قبر آخوند فروریخت؛ مردم با تعجب دیدند که جسد آخوند پس از آن همه مدت به هیچ وجه متلاشی نشده و حتی صورت و محاسن او اصلاً تغییر نکرده بود.

یکی از شاهدان می گفت: «عجیب آن که وقتی دست آخوند را گرفتم و روی دست دخترش گذاشتم، دست شیخ مانند کسی که به خواب رفته باشد، حرکت کرد و همه حاضران سخت متعجب شده بودند، زیرا وضع کفن و صورت، به گونه ای بود که گویا آخوند را لحظاتی پیش به خاک سپرده اند».

 

سیدعلی حسینی قمی، ، داستان های علمای شیعه

تنظیم برای تبیان: گروه دین و اندیشه - حسین عسگری

 

۹۳/۰۶/۲۷

نظرات  (۱)

۲۲ مرداد ۹۹ ، ۲۳:۰۱ علی حاجی آبادی

سلام علیکم از معرفی احوالات مرحوم آخوند خراسانی بهره بردم حقیقتا غفلت بزرگی در معرفی اعاظم و شخصیت های برجسته دینی در دهه های اخیر خصوصا بعد انقلاب بسیار محسوس است آنقدر که بعضا اساتید دانشگاه که غرضی ندارند بر اساس اطلاعات غلط و مسموم چهره بزرگانی نظیر آخوند خراسانی را دگرگون و فئودال معرفی و استدلال میکنند که وجود شخصیت های متمول دینی نظیر این بزرگوار در وضع قوانین جهت دار  برای حفظ مکنت خود در مشروطه موثر بوده غافل از آنکه فاصله بین نقل با واقعیت و حقیقت قابل وصف نیست این خود بیانگر فقر دانشی و بینشی نزد خواص است اگر چنین کورانی عصاکش کورانی دگر شوند چه فضاحتی ببار خواهد آمد 

اگر مرحمت بفرمایید و منبع احوالات مرحوم آخوند خراسانی را برای بنده ارسال بفرمایید مزید امتنان خواهد شد

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی