حلقه عشق

حلقه عشق
کلمات کلیدی

ویژه زوجین – طبق آیات و روایات

آموزش کامل شب زفاف

پاسخ جالب امام(ره) به سوالی درباره تعدد زوجات

اخلاق؛ گمشده خانواده مدرن

چگونه آبروداری کنیم؟

احساسات همسرتان را بفهمید

شوهرم را عوض کردم

زندگی ام عوض نشد

چرا امام با خانواده به کربلا رفت؟

عطر حسین (علیه السلام) در متن زندگی

سفارشات امام حسین علیه السلام برای زندگی زناشویی

چگونه کودکانمان را با پیام غدیر آشنا کنیم؟

عیدغدیر مبارک

قربانی کردن ؛ عبور از تردید

سالروزشهادت امام باقرعلیه السلام

مادران شیرده گوشت گوساله نخورند

در این عروسی فاقد هرگونه زینتی باشید+عکس

دل تان گنجشکی نباشد

ناگفته‌های زندگی شهیدباهنروشهید رجایی از زبان همسر

خرافه‌هایی که مانع فرزندآوری خانواده‌های ایرانی شده است

ایران شدیدترین روند کاهش نرخ باروری در جهان را دارد

زوج‌های جوان به‌جای وام ۳ میلیونی تسهیلات ۱۰ میلیونی دریافت کنند

«میم» تضمین کننده یک ازدواج موفق

میزان فطریه و کفاره چقدر است+پاسخ مراجع تقلید

شمه ای از اخلاق معاشرت

عید فطر و نقش آن در تحولات فردی و اجتماعی

زن ندهید

به جوان بی ‎نماز

ملاک هایی برای ازدواج دختران

چرا پیامبرصلی الله علیه و آله وسلم با خدیجهسلام الله علیها ازدواج کرد؟

آخرین نظرات
  • ۸ اسفند ۹۸، ۱۲:۴۸ - پوریا قلعه
    ممنون

احکام نکاح (ازدواج)_حضرت آیةالله سیستانی

سه شنبه, ۲۰ فروردين ۱۳۹۲، ۰۷:۰۰ ب.ظ

بنام خالق عشق

بواسطه عقد ازدواج ، زن به مرد ، و مرد به زن حلال مى‏شود ، و آن بر دو قسم است : دائم ، و غیر دائم (ازدواج موقت) . عقد دائم آن است که مدت زناشوئى در آن معیّن نشود و همیشگى باشد ، و زنى را که به این قسم عقد مى‏کنند دائمه گویند . و عقد غیر دائم ، آن است که مدت زناشوئى در آن معیّن شود ، مثلاً زن را به مدت یک ساعت ، یا یک روز ، یا یک ماه ، یا یک سال ، یا بیشتر عقد نمایند ، ولى باید مدت ازدواج از مقدار عمر زن و شوهر ، یا یکى از آنها زیادتر نباشد که در این صورت عقد باطل خواهد بود ، و زنى را که به این قسم عقد کنند متعه ، و صیغه مى‏نامند.

احکام عقد

مسأله ۲۳۳٠ ـ در زناشوئى چه دائم ، و چه غیر دائم باید صیغه خوانده شود ، و تنها راضى بودن زن و مرد ، و همچنین نوشتن ـ بنابر احتیاط واجب ـ کافى نیست ، و صیغه عقد را یا خود زن و مرد مى‏خوانند ، و یا دیگرى را وکیل مى‏کنند که از طرف آنان بخواند .
مسأله ۲۳۳۱ ـ وکیل لازم نیست مرد باشد ، زن هم مى‏تواند براى خواندن صیغه عقد از طرف دیگرى ، وکیل شود .
مسأله ۲۳۳۲ ـ زن و مرد تا اطمینان نکنند که وکیل آنها صیغه را خوانده است ، نمى‏توانند به یکدیگر نگاه محرمانه نمایند ، و گمان به اینکه وکیل صیغه را خوانده است کفایت نمى‏کند ؛ بلکه اگر وکیل بگوید صیغه را خوانده‏ام ، ولى اطمینان به گفته او نباشد ، احتیاط واجب آن است که بر آن ترتیب اثر ندهند .
مسأله ۲۳۳۳ ـ اگر زنى کسى را وکیل کند که مثلاً ده روزه او را به عقد مردى در آورد و ابتداى ده روز را معیّن نکند ، آن وکیل مى‏تواند هر وقت که بخواهد او را ده روزه به عقد آن مرد در آورد ، ولى اگر معلوم باشد که زن روز ، یا ساعت معیّنى را قصد کرده ، باید صیغه را مطابق قصد او ، بخواند .
مسأله ۲۳۳۴ ـ یک نفر مى‏تواند براى خواندن صیغه عقد دائم ، یا غیر دائم از طرف دو نفر وکیل شود ، و نیز انسان مى‏تواند از طرف زن وکیل شود و او را براى خود به طور دائم یا غیر دائم عقد کند ، ولى احتیاط مستحب آن است که عقد را دو نفر بخوانند .

دستور خواندن عقد


مسأله ۲۳۳۵ ـ اگر صیغه عقد دائم را خود زن و مرد بخوانند ، و پس از تعیین مقدار مهر . اول زن بگوید : «زَوَّجْتُکَ نَفَسِی عَلَى الصِّداقِ المَعْلُومِ» یعنى خود را همسر تو نمودم به مهرى که معیّن شده ، پس از آن بدون فاصله قابل توجهى مرد بگوید : «قَبِلْتُ التَّزْوِیجَ» یعنى قبول کردم ازدواج را ، عقد صحیح است ؛ و همچنین اگر فقط «قبلتُ» بگوید ، عقد صحیح است . و اگر دیگرى را وکیل کنند که از طرف آنها صیغه عقد را بخواند ، چنانچه مثلاً اسم مرد «احمد» و اسم زن «فاطمه» باشد ، و وکیل زن بگوید : «زَوَّجْتُ مُوَکِّلَکَ اَحْمَدَ ، مُوَکِّلَتِی فاطِمَةَ عَلَى الصِّـداقِ المَعْلُومِ» پس بدون فاصله قابل توجهى وکیل مرد ، بگوید : «قَبِلْتُ التَّزْوِیجَ لِمُوَکِّلی اَحْمَدَ عَلَى الصِّداقِ المَعْلُومِ» صحیح مى‏باشد . و احتیاط مستحب آن است لفظى که مرد مى‏گوید ، با لفظى که زن مى‏گوید مطابق باشد ، مثلاً اگر زن «زَوَّجْتُ» مى‏گوید ، مرد هم «قَبِلْتُ التَّزْوِیجَ» بگوید نه «قَبِلْتُ النّکاحَ» .
مسأله ۲۳۳۶ ـ اگر خود زن و مرد بخواهند صیغه عقد غیر دائم را بخوانند ، بعد از آنکه مدّت و مهر را معیّن کردند ، چنانچه زن بگوید : «زَوَّجْتُکَ نَفْسِی فِی المُدَّةِ المَعْلُومَةِ عَلَى المَهْرِ المَعْلُومِ» ، بعد بدون فاصله قابل توجهى مرد بگوید : «قَبِلْتُ» ، صحیح است . واگر دیگرى را وکیل کنند ، و اول وکیل زن به وکیل مرد بگوید : «زَوَّجْتُ مُوَکِّلَتِی مُوَکِّلَکَ فِی المُدَّةِ المَعْلُومَةِ عَلَى المَهْرِ المَعْلُومِ» پس بدون فاصله قابل توجهى وکیل مرد ، بگوید : «قَبِلْتُ التَّزْوِیجَ لِمُوَکِّلِی هکَذا» ، صحیح مى‏باشد .

شرائط عقد


مسأله ۲۳۳۷ ـ عقد ازدواج چند شرط دارد :
أول : آنکه ـ بنابر احتیاط واجب ـ به عربى خوانده شود ، و اگر خود مرد وزن نتوانند صیغه را به عربى بخوانند ، مى‏توانند به غیر عربى بخوانند ، و لازم نیست وکیل بگیرند ، امّا باید لفظى بگویند که معنى «زَوَّجْتُ» و «قَبِلْتُ» را بفهماند .
دوم : مرد و زن ، یا وکیل آنها که صیغه را مى‏خوانند قصد انشاء داشته باشند ، یعنى اگر خود مرد و زن صیغه را مى‏خوانند ، زن به گفتن «زَوَّجْتُکَ نَفْسِی» قصدش این باشد که خود را همسر او قرار دهد ، و مرد به گفتن «قَبِلْتُ التَّزْوِیجَ» همسر بودن او را براى خود قبول بنماید ، و اگر وکیل مرد و زن صیغه را مى‏خوانند ، به گفتن «زَوَّجْتُ» و«قَبِلْتُ» قصدشان این باشد که مرد و زنى که آنان را وکیل کرده‏اند ، زن و شوهر شوند .
سوم : کسى که صیغه را مى‏خواند باید عاقل باشد ، و اگر براى خود مى‏خواند باید بالغ نیز باشد ، بلکه ـ بنابر احتیاط ـ عقد کودک نا بالغ ممیّز براى دیگرى کافى نیست ، و اگر خواند باید طلاق دهند ، یا دوباره عقد بخوانند .
چهارم : اگر وکیل زن و شوهر ، یا ولىّ آنها صیغه را مى‏خوانند ، در موقع عقد ، زن و شوهر را معیّن کنند ، مثلاً اسم آنها را ببرند یا به آنها اشاره نمایند ، پس کسى که چند دختر دارد ، اگر به مردى بگوید : «زَوَّجْتُکَ اِحْدى بَناتِی» یعنى همسرِ تو نمودم یکى از دخترانم را ، و او بگوید : «قَبِلْتُ» یعنى قبول کردم ، چون در موقع عقد دختر را معیّن نکرده‏اند ، عقد باطل است .
پنجم : زن و مرد به ازدواج راضى باشند ، ولى اگر ظاهراً کراهت داشته باشند و معلوم باشد قلباً راضى هستند ، عقد صحیح است .
مسأله ۲۳۳۸ ـ اگر در عقد یک حرف یا بیشتر غلط خوانده شود که معنى آن را عوض نکند ، عقد صحیح است .
مسأله ۲۳۳۹ ـ کسى که صیغه عقد را مى‏خواند اگر معناى آن را ـ هر چند بطور اجمال ـ بداند و قصد تحقق آن معنى را بکند ، عقد صحیح است ، و لازم نیست که معنى صیغه را تفصیلاً بداند ، مثلاً بداند که فعل ، یا فاعل بر طبق دستور زبان عربى کدام است .
مسأله ۲۳۴٠ ـ اگر زنى را براى مردى بدون اجازه آنان عقد کنند ، و بعداً زن و مرد آن عقد را اجازه نمایند ، عقد صحیح است ، و براى اجازه کافى است سخنى بگوید ، یا کارى انجام دهد که بر رضایت او ، دلالت داشته باشد .
مسأله ۲۳۴۱ ـ اگر زن و مرد ، یا یکى از آن دو را به ازدواج مجبور نمایند ، و بعد از خواندن عقد به نحوى که در مسأله قبل گفته شد اجازه نمایند ، عقد صحیح است ، و بهتر آن است که دوباره عقد را بخوانند .
مسأله ۲۳۴۲ ـ پدر و جدّ پدرى مى‏توانند ، براى فرزند پسر ، یا دختر نابالغ ، یا دیوانه خود که با حال دیوانگى بالغ شده است را به ازدواج دیگرى در آورند ، و بعد از آنکه طفل بالغ شد ، یا دیوانه عاقل گردید ، اگر ازدواجى که براى او کرده‏اند مفسده‏اى داشته ، مى‏تواند آن را امضا ، یا رد نماید ، و اگر مفسده‏اى نداشته ، چنانچه پسر یا دختر نابالغ عقد ازدواج خود را بهم بزنند ـ بنابر احتیاط واجب ـ یا باید طلاق دهند ، یا عقد را دوباره بخوانند .
مسأله ۲۳۴۳ ـ دخترى که به حدّ بلوغ رسیده و رشیده است ، یعنى مصلحت خود را تشخیص مى‏دهد ، اگر بخواهد شوهر کند ، چنانچه با کره باشد و متصدى امور زندگانى خویش نباشد ، باید از پدر ، یا جدّ پدرى خود اجازه بگیرد ، بلکه ـ بنابر احتیاط واجب ـ اگر خود متصدى امور زندگانى خویش باشد نیز باید اجازه بگیرد ، و اجازه مادر و برادر لازم نیست .
مسأله ۲۳۴۴ ـ اگر دختر باکره نباشد ، یا اینکه با کره باشد ولى پدر یا جدّ پدرى اجازه ندهند که با مردى که همتاى او شرعاً و عرفاً مى‏باشد ازدواج کند ، یا اینکه حاضر نباشند در امر ازدواج دختر به هیچ وجه مشارکت کنند ، یا آنکه اهلیت اجازه دادن از جهت دیوانگى ، یا مانند آن را نداشته باشند ، در این موارد اجازه آنان لازم نیست ، و همچنین اگر اجازه گرفتن از آنان به جهت غائب بودن ، یا غیر آن ممکن نباشد ، و دختر حاجت زیادى در همان وقت به ازدواج داشته باشد ، اجازه پدر و جد ، لازم نیست .
مسأله ۲۳۴۵ ـ اگر پدر ، یا جدّ پدرى براى پسر نابالغ خود زن بگیرد ، پسر باید بعد از بالغ شدن خرج آن زن را بدهد ، بلکه قبل از بلوغ هم در صورتى که به سنى رسیده باشد که قابلیت تلذّذ را داشته باشد ، و زن هم بحدى کوچک نباشد که قابلیت آنکه شوهر از او تلذّذ ببرد را نداشته باشد ، نفقه زن بر ذمّه پسر ثابت است ، و در غیر این صورت نفقه واجب نیست .
مسأله ۲۳۴۶ ـ اگر پدر ، یا جدّ پدرى براى پسر نابالغ خود زن بگیرد ، چنانچه پسر در موقع عقد مالى نداشته ، پدر ، یا جدّ او باید مهر زن را بدهد . و همچنین اگر مالى داشته باشد ولى پدر ، یا جد ضامن مهر شود . و در غیر این دو صورت اگر مهر بیش از مهر المثل نباشد ، یا آنکه مصلحتى اقتضا کند که مهر بیش از مهر المثل باشد ، پدر ، یا جد مى‏توانند مهر را از مال پسر بپردازند ، و الاّ نمى‏توانند بیش از مهر المثل را از مال پسر بپردازند ، مگر آنکه او بعد از بلوغ کار آنها را قبول کند .

مواردى که زن یا شوهر مى‏تواند عقد را بهم بزند


مسأله ۲۳۴۷ ـ اگر مرد بعد از عقد بفهمد که زن یکى از این شش عیب را که ذکر مى‏شود در حال عقد داشته است ، مى‏تواند بواسطه آن عیب ، عقد را بهم بزند :
اول : دیوانگى ، هر چند گاهگاهى باشد .
دوم : مرض خوره .
سوم : مرض برص .
چهارم : کورى .
پنجم : فلج بودن ، هر چند به حد زمین گیرى نباشد .
ششم : آنکه گوشت ، یا استخوانى در رحم او باشد ، خواه مانع نزدیکى یا آبستن شدن او شود ، یا نه . و اگر مرد بعد از عقد بفهمد که زن در حال عقد افضا شده بوده است ، یعنى راه بول و حیض ، و یا راه حیض و غائط او ، یا هر سه یکى شده است ، در اینکه بتواند عقد را بهم بزند اشکال است ، و احتیاط لازم آن است که چنانچه عقد را بهم بزند طلاق نیز بدهد .
مسأله ۲۳۴۸ ـ اگر زن بعد از عقد بفهمد که شوهر او آلت مردى نداشته ، یا بعد از عقد پیش از نزدیکى ، یا پس از آن آلت او بریده شود ، یا مرضى دارد که نمى‏تواند نزدیکى نماید ، هر چند آن مرض بعد از عقد و پیش از نزدیکى ، یا پس از آن عارض شده باشد . در تمام این موارد ، بى طلاق مى‏تواند عقد را بهم بزند . و اگر زن بعد از عقد بفهمد که شوهرش پیش از عقد دیوانه بوده است ، یا اینکه پس از عقد ـ خواه بعد از نزدیکى ، یا قبل از آن ـ دیوانه شود ، یا اینکه بفهمد که او در هنگام عقد تخمهایش کشیده ، یا کوبیده شده بوده است ، یا اینکه در آن هنگام مرض خوره ، یا برص ، یا کورى داشته است ، در تمام این موارد احتیاط واجب آن است که زن عقد را بهم نزند ، و اگر چنین کرد احتیاط واجب آن است که اگر بخواهند به زندگى زناشوئى ادامه دهند دوباره عقد کنند ، و اگر بخواهند جدا شوند طلاق داده شود . و در صورتى که شوهر نمى‏تواند نزدیکى نماید و زن بخواهد عقد را بهم بزند ، لازم است که اول رجوع به حاکم شرع ، یا وکیل او نماید ، و حاکم شوهر را یک سال مهلت مى‏دهد ، و چنانچه شوهر نتوانست با آن زن ، یا زنى دیگر نزدیکى کند ، پس از آن زن مى‏تواند عقد را بهم بزند.
مسأله ۲۳۴۹ ـ اگر بواسطه آنکه مرد نمى‏تواند نزدیکى کند ، زن عقد را بهم بزند ، شوهر باید نصف مهر را بدهد ، ولى اگر بواسطه یکى از عیبهاى دیگرى که گفته شد ، مرد یا زن عقد را بهم بزند ، چنانچه مرد ، با زن نزدیکى نکرده باشد ، چیزى بر او نیست ، و اگر نزدیکى کرده باشد ، باید تمام مهر را بدهد .
مسأله ۲۳۵٠ ـ اگر زن یا مرد بهتر از آنچه هست به دیگرى معرفى شود تا به ازدواج با او رغبت نماید ـ چه در ضمن عقد باشد ، یا پیش از آن ، در صورتى که عقد بر اساس آن واقع شود ـ چنانچه پس از عقد این امر بر طرف دیگر معلوم شود ، او مى‏تواند عقد را بهم بزند ، و تفصیل احکام این مسأله در رساله «منهاج الصالحین» بیان شده است .

عدّه‏اى از زنها که ازدواج با آنان حرام است


مسأله ۲۳۵۱ ـ ازدواج با زنهائى که به انسان محرم هستند ، مثل مادر و خواهر و دختر و عمه و خاله ، و دختر برادر ، و دختر خواهر ، و مادر زن ، حرام است .
مسأله ۲۳۵۲ ـ اگر کسى زنى را براى خود عقد نماید اگر چه با او نزدیکى نکند ، مادر و مادرِ مادر آن زن ، و مادرِ پدر او هر چه بالا روند به آن مرد محرم مى‏شوند .
مسأله ۲۳۵۳ ـ اگر زنى را عقد کند و با او نزدیکى نماید ، دختر و نوه دخترى و پسرى آن زن هر چه پائین روند ، چه در وقت عقد باشند یا بعداً به دنیا بیایند ، به آن مرد محرم مى‏شوند .
مسأله ۲۳۵۴ ـ اگر با زنى که براى خود عقد کرده نزدیکى نکرده باشد ، تا وقتى که آن زن در عقد اوست ـ بنابر احتیاط واجب ـ با دختر او ازدواج نکند .
مسأله ۲۳۵۵ ـ عمه و خاله انسان ، و عمه و خاله پدر ، و عمه و خاله پدرِ پدر ، یا مادرِ پدر ، و عمه و خاله مادر ، و عمه و خاله مادرِ مادر ، یا پدرِ مادر هر چه بالا روند به انسان محرمند .
مسأله ۲۳۵۶ ـ پدر و جدّ شوهر هر چه بالا روند ، و پسر و نوه پسرى و دخترى او هر چه پائین آیند ، چه در موقع عقد باشند یا بعداً به دنیا بیایند ، با همسر او محرم هستند .
مسأله ۲۳۵۷ ـ اگر زنى را براى خود عقد کند ، دائمه باشد یا صیغه ، تا وقتى که آن زن در عقد اوست نمى‏تواند با خواهر آن زن ازدواج نماید .
مسأله ۲۳۵۸ ـ اگر زن خود را به ترتیبى که در کتاب طلاق گفته مى‏شود ، طلاق رجعى دهد ، در بین عدّه نمى‏تواند خواهر او را عقد نماید ، ولى در عدّه طلاق بائن مى‏تواند با خواهر او ازدواج نماید ، و در عدّه متعه احتیاط واجب آن است که ازدواج نکند .
مسأله ۲۳۵۹ ـ انسان نمى‏تواند بدون اجازه زن خود با خواهر زاده ، و برادر زاده ، او ازدواج کند ، ولى اگر بدون اجازه زنش آنان را عقد نماید و بعداً زن اجازه نماید ، اشکال ندارد .
مسأله ۲۳۶٠ ـ اگر زن بفهمد شوهرش برادر زاده ، یا خواهر زاده او را عقد کرده و حرفى نزند ، چنانچه بعداً رضایت بدهد ، عقد صحیح است ، و اگر رضایت ندهد عقد آنان باطل است .
مسأله ۲۳۶۱ ـ اگر انسان با خاله ، یا عمه خود قبل از عقد دختر او زنا کند ، دیگر ـ بنابر احتیاط واجب ـ نمى‏تواند با دختر او ازدواج نماید .
مسأله ۲۳۶۲ ـ اگر با دختر عمّه یا دختر خاله خود ازدواج نماید ، سپس بعد از نزدیکى ، یا قبل از آن با مادرش زنا کند ، موجب جدائى آنها نمى‏شود .
مسأله ۲۳۶۳ ـ اگر با زنى غیر از عمه و خاله خود زنا کند ، احتیاط مستحب آن است که با دختر او ازدواج نکند .
مسأله ۲۳۶۴ ـ زن مسلمان نمى‏تواند به عقد کافر در آید ، چه دائم باشد چه موقت ، چه کافر کتابى باشد چه غیر کتابى ، مرد مسلمان هم نمى‏تواند با زنهاى کافره غیر اهل کتاب ازدواج کند ، ولى صیغه کردن زنهایى که یهودى یا نصرانى هستند مانعى ندارد ، ـ و بنابر احتیاط لازم ـ عقد دائمى با آنها ننماید ، و امّا زن مجوسیه ـ بنابر احتیاط واجب ـ حتى بطور موقت نیز نباید مسلمان با او ازدواج نماید ، و بعضى از فرق از قبیل نواصب که خود را مسلمان مى‏دانند و در حکم کفّارند ، مرد و زن مسلمان نمى‏توانند با آنها به طور دائم ، یا موقت ازدواج نمایند ، و همچنین مرتد .
مسأله ۲۳۶۵ ـ اگر با زنى که در عدّه طلاق رجعى است زنا کند ، آن زن ـ بنابر احتیاط واجب ـ بر او حرام مى‏شود ، و اگر در عدّه متعه یا طلاق بائن ، یا عدّه وفات یا عدّه وطى شبهه باشد ، بعداً مى‏تواند او را عقد نماید ، و معناى طلاق رجعى ، و طلاق بائن ، وعدّه متعه ، و عدّه وفات ، و عدّه وطى شبهه ، در احکام طلاق گفته خواهد شد .
مسأله ۲۳۶۶ ـ اگر با زن بى شوهرى که در عدّه نیست زنا کند ـ بنابر احتیاط واجب ـ نمى‏تواند پیش از آنکه او توبه کند با او ازدواج نماید ، ولى شخص دیگرى اگر بخواهد با آن زن پیش از توبه کردنش ازدواج کند اشکالى ندارد ، مگر در صورتى که آن زن مشهور به زنا باشد که ـ بنابر احتیاط واجب ـ ازدواج با او قبل از توبه‏اش جائز نیست ، و همچنین است ازدواج با مرد مشهور به زنا قبل از آنکه توبه کند . و احتیاط مستحب آن است که اگر شخص بخواهد با زن زنا کار ازدواج کند ، صبر نماید تا آن زن حیض ببیند بعد او را به عقد خود در آورد ، خواه خود با او زنا کرده باشد یا دیگرى .
مسأله ۲۳۶۷ ـ اگر زنى را که در عدّه دیگرى است براى خود عقد کند ، چنانچه مرد و زن یا یکى از آنان بدانند که عدّه زن تمام نشده ، و بدانند عقد کردن زن در عدّه حرام است ، آن زن بر او حرام ابدى مى‏شود ، اگر چه مرد بعد از عقد با آن زن نزدیکى نکرده باشد ، و اگر هر دو جاهل باشند به اصل عدّه ، یا به حرمت ازدواج در آن ، عقد باطل است ، پس اگر نزدیکى کرده باشند حرام ابدى است ، و گرنه حرام نیست ، و مى‏توانند پس از پایان عدّه دوباره عقد کنند .
مسأله ۲۳۶۸ ـ اگر انسان بداند زنى شوهر دارد و با او ازدواج کند ، باید از او جدا شود ، و بعداً هم نباید او را براى خود عقد کند ، و همچنین است ـ بنابر احتیاط واجب ـ اگر نداند که آن زن شوهر دارد ولى بعد از ازدواج با او نزدیکى کرده باشد .
مسأله ۲۳۶۹ ـ زن شوهر دار اگر زنا کند ، بر مرد زنا کننده ـ بنابر احتیاط واجب ـ حرام ابدى مى‏شود ، ولى بر شوهر خود حرام نمى‏شود ، و چنانچه توبه نکند و بر عمل خود باقى باشد ، بهتر است که شوهر ، او را طلاق دهد ، ولى باید مهرش را بدهد .
مسأله ۲۳۷٠ ـ زنى را که طلاق داده‏اند ، و زنى که صیغه بوده و شوهرش مدت او را بخشیده یا مدتش تمام شده ، چنانچه بعد از مدتى شوهر کند و بعد شک کند که موقع عقد شوهر دوم عدّه شوهر اول تمام بوده یا نه ، به شکّ خود اعتنا نکند .
مسأله ۲۳۷۱ ـ مادر و خواهر و دختر پسرى که لواط داده ، بر لواط کننده ـ در صورتى که بالغ بوده ـ حرام مى‏شود ، هر چند کمتر از ختنه گاه داخل شود ، و همچنین است ـ بنابر احتیاط لازم ـ اگر لواط دهنده مرد باشد ، و یا آنکه لواط کننده بالغ نباشد ، ولى اگر گمان کند که دخول شده ، یا شک کند که دخول شده یا نه ، بر او حرام نمى‏شوند ، وهمچنین مادر و خواهر و دختر لواط کننده بر لواط دهنده حرام نیست .
مسأله ۲۳۷۲ ـ اگر با زنى ازدواج نماید ، و بعد از ازدواج با پدر یا برادر یا پسر او لواط کند ـ بنابر احتیاط واجب ـ آن زن بر او حرام مى‏شود .
مسأله ۲۳۷۳ ـ اگر کسى در حال احرام که یکى از کارهاى حج است با زنى ازدواج نماید ، عقد او باطل است ، هر چند آن زن در حال احرام نباشد ، و چنانچه مى‏دانسته که زن گرفتن بر او حرام است ، دیگر تا ابد نمى‏تواند آن زن را عقد کند .
مسأله ۲۳۷۴ ـ اگر زنى که در حال احرام است با مردى ازدواج کند ، عقد او باطل است هر چند مرد در حال احرام نباشد ، و اگر زن مى‏دانسته که ازدواج کردن در حال احرام حرام است ، احتیاط واجب آن است که بعداً با آن مرد تا ابد ازدواج نکند .
مسأله ۲۳۷۵ ـ اگر مرد یا زن طواف نساء را که یکى از کارهاى حج و عمره مفرده است ، بجا نیاورند ، استمتاع جنسى بر آنها حلال نمى‏شود تا طواف نساء را انجام دهد ، ولى اگر ازدواج کند چنانچه با حلق یا تقصیر از احرام خارج شده باشد ، ازدواجش صحیح است ، هر چند طواف نساء انجام نداده باشد .
مسأله ۲۳۷۶ ـ اگر کسى دختر نابالغى را براى خود عقد کند ، حرام است پیش از آنکه نُه سال دختر تمام شود با او نزدیکى کند ، ولى اگر نزدیکى بکند ، بعد از بلوغ دختر نزدیکى با او حرام نیست اگر چه افضاء نموده باشد (معناى افضاء در مسأله (۲۳۴۸) گذشت) ولى در صورت افضاء باید دیه او را بدهد ، که دیه کشتن یک انسان است ، و همیشه باید مخارج زندگى او را بدهد حتى پس از طلاق ، بلکه ـ بنابر احتیاط واجب ـ حتى اگر آن دختر پس از طلاق با دیگرى ازدواج نماید .
مسأله ۲۳۷۷ ـ زنى را که سه مرتبه طلاق داده‏اند که در میان آنها دو بار رجوع یا عقد شده است ، بر شوهرش حرام مى‏شود ، ولى اگر با شرائطى که در احکام طلاق گفته مى‏شود با مرد دیگرى از دواج کند ، بعد از مرگ یا طلاق شوهر دوم ، و گذشتن مقدار عدّه او ، شوهر اول مى‏تواند دوباره او را براى خود عقد نماید.

احکام عقد دائم

مسأله ۲۳۷۸ ـ زنى که عقد دائم شده ، حرام است بدون اجازه شوهر از خانه بیرون برود ، هر چند با حقّ شوهر هم منافات نداشته باشد ، مگر اینکه ضرورتى ایجاب کند یا ماندن در خانه براى او حرجى باشد ، یا مسکن مناسب او نباشد ، و باید خود را براى لذتهاى جنسى که حقّ همسر است هر وقت که او مى‏خواهد تسلیم نماید ، و بدون عذر شرعى از نزدیکى کردن او جلوگیرى نکند . و تهیه غذا و لباس ، و منزل زن و تهیه احتیاجاتش بر شوهر واجب است ، و اگر تهیه نکند چه توانائى داشته باشد یا نداشته باشد مدیون زن است . و همچنین از حقوق زن است که مرد او را مورد اذیت و آزار قرار ندهد ، و با او بدون و جه شرعى تندى و خشونت نکند .
مسأله ۲۳۷۹ ـ اگر زن به و ظائف زناشوئى خود در برابر شوهر هیچ عمل نکند ، حقّ غذا و لباس و منزل بر او ندارد ، هر چند نزد او بماند ، و اگر گاهى از تسلیم در برابر خواسته‏هاى جنسى مشروع او سرباز زند ـ بنابر احتیاط واجب ـ نفقه‏اش ساقط نمى‏شود ، و امّا مهر او با عدم تمکین به هیچ وجه ساقط نمى‏شود .
مسأله ۲۳۸٠ ـ مرد حق ندارد زن خود را به خدمت خانه مجبور کند .
مسأله ۲۳۸۱ ـ مخارج زن در سفر اگر بیشتر از مخارج او در وطن باشد ، چنانچه با اذن شوهر سفر رفته باشد بر عهده شوهر است ، ولى پول ماشین ، و یا هواپیما و مانند اینها و بقیه مخارجى که سفر کردن او متوقف بر آنهاست ، بر خودش مى‏باشد ، ولى اگر شوهر مایل باشد که زن را سفر ببرد ، باید خرج سفر او را هم بدهد ، و همچنین اگر سفر ضرورى از نظر شئون زندگى باشد ، مانند سفر براى معالجه .
مسأله ۲۳۸۲ ـ زنى که خرج او بر عهده شوهر است و شوهر خرج او را نمى‏دهد ، مى‏تواند خرجى خود را بدون اجازه از مال او بردارد ، و اگر ممکن نیست چنانچه ناچار باشد و نتواند به حاکم شرع شکایت برد ، و با کار کردن بخواهد مخارج خود را تهیه کند در موقعى که مشغول تهیه مخارج است ، اطاعت شوهر بر او واجب نیست .
مسأله ۲۳۸۳ ـ مرد اگر مثلاً دو زن دائمى داشته باشد ، و نزد یکى از آنها یک شب بماند ، واجب است نزد دیگرى نیز یک شب در ضمن چهار شب بماند ، و در غیر این صورت ، ماندن نزد زن واجب نیست ، بلى لازم است او را بطور کلى متارکه ننماید ، و اولى و احوط این است که مرد در هر چهار شب یک شب نزد زن دائمى خود بماند.
مسأله ۲۳۸۴ ـ شوهر نمى‏تواند بیش از چهار ماه با زن جوان خود نزدیکى را ترک کند مگر آنکه نزدیکى براى او ضرر یا مشقت زیاد داشته باشد ، یا آنکه زن خود راضى به ترک آن باشد ، و یا آنکه در ضمن عقد ازدواج ترک آن را بر زن شرط کرده باشد ، و در این حکم ـ بنابر احتیاط واجب ـ فرقى نیست میان اینکه شوهر حاضر باشد یا مسافر ، پس ـ بنابر احتیاط واجب ـ جایز نیست سفر غیر لازم را بدون عذر و بدون رضایت همسر بیش از چهار ماه ادامه دهد .
مسأله ۲۳۸۵ ـ اگر در عقد دائم مهر را معیّن نکنند ، عقد صحیح است ، و چنانچه مرد با زن نزدیکى کند باید مهر او را مطابق مهر زنهائى که مثل او هستند بدهد . و امّا در متعه چنانچه مهر را معیّن نکنند ، هر چند از روى جهل یا غفلت یا فراموشى باشد ، عقد باطل مى‏شود .
مسأله ۲۳۸۶ ـ اگر موقع خواندن عقد دائمى براى دادن مهر مدت معیّن نکرده باشند ، زن مى‏تواند پیش از گرفتن مهر از نزدیکى کردن شوهر جلوگیرى کند ، چه شوهر توانائى دادن مهر را داشته باشد چه نداشته باشد ، ولى اگر پیش از گرفتن مهر به نزدیکى راضى شود و شوهر با او نزدیکى کند ، دیگر نمى‏تواند بدون عذر شرعى از نزدیکى شوهر جلوگیرى نماید.

متعه (ازدواج موقت)

مسأله ۲۳۸۷ ـ ازدواج موقت اگر چه براى لذت بردن هم نباشد ، صحیح است ، ولى نمى‏شود زن شرط کند که مرد از او هیچ لذت جنسى نبرد .
مسأله ۲۳۸۸ ـ احتیاط واجب آن است که شوهر بیش از چهار ماه با همسر موقت خود اگر جوان باشد نزدیکى را ترک نکند .
مسأله ۲۳۸۹ ـ زنى که متعه مى‏شود ، اگر در عقد شرط کند که شوهر با او نزدیکى نکند ، عقد و شرط او صحیح است ، و شوهر فقط مى‏تواند لذتهاى دیگر از او ببرد ، ولى اگر بعداً به نزدیکى راضى شود ، شوهر مى‏تواند با او نزدیکى نماید ، و همچنین است حکم در عقد دائم .
مسأله ۲۳۹٠ ـ زنى که متعه شده است اگر چه آبستن شود حقّ خرجى ندارد .
مسأله ۲۳۹۱ ـ زنى که متعه شده است حقّ همخوابى ندارد ، و از شوهر ارث نمى‏برد ، و شوهر هم از او ارث نمى‏برد ، و چنانچه ارث بردن را ـ از یک طرف یا از هر دو طرف ـ شرط کرده باشند ، صحت این شرط محل اشکال است ، ولى مراعات احتیاط ترک نشود .
مسأله ۲۳۹۲ ـ زنى که متعه شده است اگر چه نداند که حقّ خرجى و همخوابى ندارد ، عقد او صحیح است ، و براى آنکه نمى‏دانسته است ، حقّى بر شوهر ندارد .
مسأله ۲۳۹۳ ـ زنى که متعه شده است مى‏تواند بدون اجازه شوهر از خانه بیرون برود ، ولى اگر بواسطه بیرون رفتن ، حقّ شوهر از بین مى‏رود ، بیرون رفتن او حرام است ، ـ و بنابر احتیاط مستحب ـ در صورتى که حقّ شوهر از بین نرود ، بدون اجازه او از خانه بیرون نرود .
مسأله ۲۳۹۴ ـ اگر زنى مردى را وکیل کند که به مدت و مبلغ معیّن او را براى خود صیغه نماید ، چنانچه مرد او را به عقد دائم خود در آورد ، یا به غیر از مدت ، یا مبلغى که معیّن شده او را عقد کند ، وقتى آن زن فهمید ، اگر اجازه نماید آن عقد صحیح ، و گرنه باطل است .
مسأله ۲۳۹۵ ـ اگر براى محرم شدن ـ مثلاً ـ پدر یا جدّ پدرى ، دختر یا پسر نابالغ خود را براى مدت کوتاهى به عقد کسى در آورد ، در صورتى که بر آن مفسده‏اى بار نشود ، عقد صحیح است ، ولى اگر در مدت ازدواج پسر ، بطور کلى قابلیت تلذذ نداشته باشد ، یا دختر بطور کلى قابل تلذذ از او نباشد ، صحت عقد محل اشکال است .
مسأله ۲۳۹۶ ـ اگر پدر یا جدّ پدرى ، طفل خود را که در محل دیگرى است و نمى‏داند زنده است یا مرده ، براى محرم شدن به عقد کسى در آورد ، در صورتى که مدت زوجیّت قابل باشد که از معقوده استمتاع شود ، بر حسب ظاهر محرم بودن حاصل مى‏شود ، و چنانچه بعداً معلوم شود که در موقع عقد ، آن دختر زنده نبوده ، عقد باطل است ، و کسانى که بواسطه عقد ظاهراً محرم شده بودند نامحرمند .
مسأله ۲۳۹۷ ـ اگر مرد مدت ازدواج زن را ببخشد ، چنانچه با او نزدیکى کرده باید تمام مهرى را که قرار گذاشته است به او بدهد ، و اگر نزدیکى نکرده واجب است نصف مهر را بدهد .
مسأله ۲۳۹۸ ـ مرد مى‏تواند زنى را که متعه او بوده و هنوز عدّه‏اش تمام نشده است ، به عقد دائم خود در آورد ، یا اینکه دوباره متعه نماید ، ولى اگر هنوز مدت ازدواج موقت تمام نشده است و عقد دائم کند ، عقد باطل است ، مگر اینکه مدت باقیمانده را به او ببخشد ، سپس عقد کند.

مسائل متفرقه زناشوئى

مسأله ۲۴٠۹ ـ کسى که بواسطه نداشتن زن به حرام مى‏افتد ، واجب است زن بگیرد .
مسأله ۲۴۱٠ ـ اگر شوهر در عقد مثلاً شرط کند که زن باکره باشد ، و بعد از عقد معلوم شود که باکره نبوده است مى‏تواند عقد را بهم بزند ، ولى اگر بهم نزند ، یا شرط نکرده باشد ولى به اعتقاد بکارت ازدواج کرده باشد مى‏تواند با ملاحظه نسبت تفاوت بین مهر المثل باکره ، و غیر باکره از مهرى که قرار داده‏اند کم کند ، و اگر داده است پس بگیرد ، مثلاً اگر مهر او «۱٠٠» دینار باشد و مهر زنى مانند او اگر باکره باشد «۸٠» دینار و اگر باکره نباشد «۶٠» دینار باشد ، که تفاوتش ۴۱ ـ (۲۵) دینار ـ است ، از «۱٠٠» دینار که مهر اوست کم مى‏شود .
مسأله ۲۴۱۱ ـ ماندن مرد و زن نامحرم در محل خلوتى که کسى در آنجا نیست در صورتى که احتمال فساد برود حرام است ، هر چند طورى باشد که کسى دیگر بتواند وارد شود ، ولى اگر احتمال فساد نرود ، اشکال ندارد .
مسأله ۲۴۱۲ ـ اگر مرد مهر زن را در عقد معیّن کند و قصدش این باشد که آن را ندهد ، عقد صحیح است ، ولى مهر را باید بدهد .
مسأله ۲۴۱۳ ـ مسلمانى که از اسلام خارج شود و کفر را اختیار کند ، مرتد نامیده مى‏شود ، و مرتد بر دو قسم است : مرتد فطرى ، و مرتد ملى ، و مرتد فطرى کسى است که پدر و مادر او ، یا یکى از آنها در هنگام بدنیا آمدن او مسلمان باشند و خود او نیز پس از تمیز مسلمان باشد ، و سپس کافر شود ، و مرتد ملى مقابل آن است .
مسأله ۲۴۱۴ ـ اگر زن پس از ازدواج مرتد شود چه ملى و چه فطرى ، عقد او باطل مى‏گردد ، و چنانچه شوهرش با او نزدیکى نکرده باشد عدّه ندارد ، و همچنین است اگر بعد از نزدیکى مرتد شود ولى یائسه یا صغیره باشد . امّا اگر زن در سنّ زنهائى باشد که حیض مى‏بینند باید به دستورى که در احکام طلاق گفته خواهد شد عدّه نگهدارد ، و اگر در بین عدّه مسلمان شود عقد او به حال خود باقى مى‏ماند ، هر چند بهتر آن است که اگر مى‏خواهند با هم زندگى کنند دوباره عقد بخوانند ، و اگر مى‏خواهند جدا شوند طلاق داده شود . و یائسه در مسأله زنى است که پنجاه سال سن داشته ، و از جهت بالا رفتن سنش خون حیض نبیند ، و امید بازگشت آن را هم نداشته باشد .
مسأله ۲۴۱۵ ـ اگر مرد پس از عقد مرتد فطرى شود ، زنش بر او حرام مى‏شود ، و اگر نزدیکى کرده‏اند و یائسه و صغیره نیست باید به مقدار عدّه وفات که در احکام طلاق گفته مى‏شود عدّه نگهدارد ، بلکه ـ بنابر احتیاط واجب ـ اگر نزدیکى نکرده‏اند یا یائسه یا صغیره است باز هم عدّه وفات نگهدارد ، و اگر در بین عدّه مرد توبه کند ـ بنابر احتیاط واجب ـ اگر مى‏خواهند با هم زندگى کنند دوباره عقد بخوانند ، و اگر مى‏خواهند جدا شوند طلاق داده شود .
مسأله ۲۴۱۶ ـ اگر مرد پس از عقد ، مرتد ملى شود ، چنانچه با زنش نزدیکى نکرده یا اینکه زن یائسه ، یا صغیره باشد ، عقد او باطل مى‏شود ، و عدّه ندارد ، و اگر بعد از نزدیکى مرتد شد و زن او در سنّ زنهائى باشد که حیض مى‏بینند ، باید آن زن به مقدار عدّه طلاق که در احکام طلاق گفته مى‏شود عدّه نگهدارد ، و اگر پیش از تمام شدن عدّه شوهر او مسلمان شود ، عقد او به حال خود باقى مى‏ماند .
مسأله ۲۴۱۷ ـ اگر زن در عقد با مرد شرط کند که او را از شهرى بیرون نبرد ، و مرد هم قبول کند ، نباید زن را بدون رضایتش از آن شهر بیرون ببرد .
مسأله ۲۴۱۸ ـ اگر زنى از شوهر سابقش دخترى داشته باشد ، شوهر بعدى مى‏تواند آن دختر را براى پسر خود که از این زن نیست عقد کند ، و نیز اگر دخترى را براى پسر خود عقد کند ، مى‏تواند با مادر او ازدواج نماید .
مسأله ۲۴۱۹ ـ سقط کردن بچه جایز نیست ، هر چند از زنا باشد ، مگر اینکه باقى ماندن آن براى زن ضرر غیر قابل تحملى داشته باشد ، یا مشقت زیاد داشته باشد که در این صورت قبل از جان یافتن بچه سقط کردن آن جایز است ولى دیه دارد ، و امّا بعد از جان یافتن بچه به هیج وجه اسقاط جایز نیست .
مسأله ۲۴۲٠ ـ اگر کسى با زنى که شوهر ندارد و در عدّه غیر هم نیست ، زنا کند ، چنانچه بعد او را عقد کند و بچه‏اى از آنان پیدا شود ، در صورتى که ندانند از نطفه حلال است یا حرام ، آن بچه حلال زاده است .
مسأله ۲۴۲۱ ـ اگر مرد نداند که زن در عدّه است و با او ازدواج کند ، چنانچه زن هم نداند و بچه‏اى از آنان به دنیا آید ، حلال زاده است و شرعاً فرزند هر دو مى‏باشد ، ولى اگر زن مى‏دانسته که در عدّه است و تزویج در عدّه جایز نیست شرعاً ، بچه فرزندِ پدر است ، و در هر صورت عقد آنان باطل است ، و به یکدیگر ـ همانطور که گذشت ـ حرام ابدى مى‏باشند .
مسأله ۲۴۲۲ ـ اگر زن بگوید یائسه‏ام ، نباید حرف او را قبول کرد ، ولى اگر بگوید شوهر ندارم ، حرف او قبول مى‏شود مگر آنکه مورد اتهام باشد ، که در این صورت احتیاط واجب آن است که از حال او جستجو شود .
مسأله ۲۴۲۳ ـ اگر بعد از آنکه انسان با زنى که گفت شوهر ندارم ازدواج کرد ، کسى ادعا کند که آن زن زنِ اوست ، چنانچه شرعاً ثابت نشود که گفته آن کس صحیح است ، نباید حرف او را قبول کرد .
مسأله ۲۴۲۴ ـ تا دو سال پسر یا دختر تمام نشده ، پدر نمى‏تواند او را از مادرش جدا کند زیرا نگهدارى بچه حقّ مشترک پدر و مادر است ، و احوط و اولى آن است که بچه را تا هفت سال از مادرش جدا نکند .
مسأله ۲۴۲۵ ـ اگر دیانت و اخلاق خواستگار مورد رضایت باشد ، بهتر آن است که رد نشود ؛ از پیغمبر اکرم صلى‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم روایت شده که : هر گاه خواستگارى براى دختر شما آمد که اخلاق و دیانت او مورد رضایت شما بود ، دختر را به ازدواج او در آورید ، اگر چنین نکنید فتنه و فساد بزرگى در زمین بپا خواهد شد .
مسأله ۲۴۲۶ ـ اگر زن مهر خود را به شوهر صلح کند که زن دیگر نگیرد ، واجب است شوهر با زن دیگر ازدواج نکند ، و زن هم حق ندارد مهر را بگیرد .
مسأله ۲۴۲۷ ـ کسى که از زنا به دنیا آمده است ، اگر ازدواج کند ، بچه آنها حلال زاده است .
مسأله ۲۴۲۸ ـ هر گاه مرد در روزه ماه رمضان ، یا در حال حیض زن با او نزدیکى کند ، معصیت کرده ، ولى اگر بچه‏اى از آنان به دنیا آید ، حلال زاده است .
مسأله ۲۴۲۹ ـ زنى که یقین دارد شوهرش در سفر مرده ، اگر بعد از عدّه وفات ـ که مقدار آن در احکام طلاق گفته خواهد شدـ شوهر کند و شوهر اول از سفر برگردد ، باید از شوهر دوم جدا شود و به شوهر اول حلال است ، ولى اگر شوهر دوم با او نزدیکى کرده باشد ، زن باید عدّه وطى شبهه ، که همان مقدار عدّه طلاق است ، نگهدارد ، و در دوران عدّه ، شوهر اول نباید با او نزدیکى کند ، ولى سایر استمتاعات جایز است و نفقه او بر شوهر اول است ، و شوهر دوم باید مهر او را مطابق زنهائى که مثل او هستند بدهد.

http://www.sistani.org/

۹۲/۰۱/۲۰
حلقه وصل/ مجتبی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی