حلقه عشق

حلقه عشق
کلمات کلیدی

ویژه زوجین – طبق آیات و روایات

آموزش کامل شب زفاف

پاسخ جالب امام(ره) به سوالی درباره تعدد زوجات

اخلاق؛ گمشده خانواده مدرن

چگونه آبروداری کنیم؟

احساسات همسرتان را بفهمید

شوهرم را عوض کردم

زندگی ام عوض نشد

چرا امام با خانواده به کربلا رفت؟

عطر حسین (علیه السلام) در متن زندگی

سفارشات امام حسین علیه السلام برای زندگی زناشویی

چگونه کودکانمان را با پیام غدیر آشنا کنیم؟

عیدغدیر مبارک

قربانی کردن ؛ عبور از تردید

سالروزشهادت امام باقرعلیه السلام

مادران شیرده گوشت گوساله نخورند

در این عروسی فاقد هرگونه زینتی باشید+عکس

دل تان گنجشکی نباشد

ناگفته‌های زندگی شهیدباهنروشهید رجایی از زبان همسر

خرافه‌هایی که مانع فرزندآوری خانواده‌های ایرانی شده است

ایران شدیدترین روند کاهش نرخ باروری در جهان را دارد

زوج‌های جوان به‌جای وام ۳ میلیونی تسهیلات ۱۰ میلیونی دریافت کنند

«میم» تضمین کننده یک ازدواج موفق

میزان فطریه و کفاره چقدر است+پاسخ مراجع تقلید

شمه ای از اخلاق معاشرت

عید فطر و نقش آن در تحولات فردی و اجتماعی

زن ندهید

به جوان بی ‎نماز

ملاک هایی برای ازدواج دختران

چرا پیامبرصلی الله علیه و آله وسلم با خدیجهسلام الله علیها ازدواج کرد؟

آخرین نظرات
  • ۸ اسفند ۹۸، ۱۲:۴۸ - پوریا قلعه
    ممنون

پیامدهای ناشی از عدم توجه به ازدواج

جمعه, ۲۲ خرداد ۱۳۹۴، ۰۸:۴۷ ق.ظ

بنام خالق عشق

ازدواج سفید چگونه انقلاب جنسی شد؟!/ تمایل 33 درصد دختران به تجرد

ازدواج به عنوان مقوله ای اجتماعی، به رغم ثبات زیادی که همواره بر نفس آن حاکم بوده، بسیار تحت تأثیر شرایط حاکم بر جامعه جدید قرار گرفته است. هرچند تحولات در ازدواج جوانان امری ضروری و اجتناب ناپذیر است، اما آنچه ازدواج در جهان معاصر را متفاوت از گذشته ساخته، دامنه تحولات در ازدواج است که در نتیجه تغییرات، بسیار در ساختارهای اجتماعی اتفاق افتاده است. تردیدی وجود ندارد که ساختارهای اجتماعی جدید، شرایط و ضرورت های جدیدی را برای ازدواج رقم زده و موجب بروز تمایز آشکاری میان شیوه ها و ساختارهای ازدواج در جامعه سنتی و جدید شده است. مهم ترین پیامد تحولات یادشده، تأخیر در سن ازدواج دختر و پسر و همچنین وقوع ازدواج های ناموفقی است که در نهایت به طلاق و جدایی می انجامد.
تأخیر در وقوع ازدواج به لحاظ اجتماعی، جامعه را با بحران روبه رو خواهد کرد. سیل جوانان مجردی که عمدتاً هدف اقتصادی ندارند، مانع از پیشرفت اقتصادی جامعه می شود. جوان مجرد به سرعت تحت تأثیر تهاجمات فرهنگی قرار می گیرد و به لحاظ فرهنگی در جامعه تأثیرات منفی خواهد گذاشت. افرادی که به طور انفرادی زندگی می کنند در مجموع، اثر کمتری در مشارکت های مفید اجتماعی دارند. هنگامی که ازدواج به تعویق می افتد، سطح توقعات و انتظارات ناشی از افزایش سن و سخت تر شدن ملاک های ازدواج، باعث خواهد شد که فرد شانس کمتری برای ازدواج پیدا کند. از طرف دیگر، پایین بودن میزان ازدواج در حال حاضر، موجب کم شدن میزان زاد و ولد و کاهش بی رویه جمعیت، همچنین بی تناسب شدن هرم جمعیتی در سال های آینده خواهد شد. از تأثیرات جانبی ناشی از این مسئله، می توان بی میلی به کار و فعالیت و درس و مطالعه و بی میلی به معاشرت و مصاحبت با همسالان و دوستان را نام برد.
سلامتی از دید روان پزشکان، عبارت است از: تعادل در فعالیت های زیستی، روانی و اجتماعی. از نظر کارشناسان سازمان بهداشت جهانی، « سلامت فکر و روان عبارت است از: قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران، اصلاح محیط فردی و اجتماعی و حل تضادها و تمایلات شخصی به طور منطقی، عادلانه و مناسب.
عدم توجه به ازدواج به خصوص در سنین بالا ممکن است معلول نارسایی شخصیت، ترس از تعهد و به هر حال نقطه ضعفی در رشد روانی فرد محسوب شود. جوانان و بزرگسالانی که ازدواج نکرده اند همیشه بلاتکلیف و سرگردان، زندگی کرده و اکثراً با توسل به لذت طلبی ها و کامجویی های بدلی، به دنبال تکیه گاه های حقیقی و کاذب می گردند و در این صورت نیز از فشارهای روانی آسوده نمی شوند. آمار نشان می دهد: بیماران مجرد بیشتر از بیماران متأهل در بیمارستان ها بستری می شوند. دلیل این مسئله شاید این باشد که اشخاص متأهل غالباً به جای آنکه به بیمارستان منتقل شوند، در منازل خود تحت مراقبت قرار می گیرند و همسرانشان از آنان پرستاری می کنند. از طرف دیگر، تحمل فشار و درد، بدون شک از راه همکاری، همانندسازی و حمایت متقابل عاطفی که از یک ازدواج صحیح به دست می آید، بیشتر می شود. تحقیقات حکایت از این مسئله دارند که مسائل حل نشده جنسی، اغلب به خستگی و فرسودگی های جسمی و روحی مزمن و ضعف اعصاب می انجامد. از طرف دیگر، افراد متأهل از آنجایی که مسئولیت ها و وظایف مختلفی را دارا می باشند، احساس می کنند که وجودشان مورد احتیاج است و چنین احساسی، خود از اختلالات روانی و جسمی جلوگیری می کند و یا از احتمال بروز آن می کاهد.
ازدواج در اصلاح و افزایش ظرفیت سازشی شخص که به نوبه خود باعث می شود « خود » بسیاری از استرس ها را تحمل کند و در مقابل آنها صبر و شکیبایی از خود بروز دهد، نقش بسزایی را می تواند داشته باشد.
در جهان امروز، هرگز عشق هایی از نوع عشق های شرقی نمو نمی کند. معاشرت های آزاد و بی بندو باری پسران و دختران، ازدواج را به صورت وظیفه، تکلیف و محدودیت درآورده است که باید آن را با توصیه های اخلاقی و یا احیاناً با اعمال زور به جوانان تحمیل کرد. سیستم روابط آزاد، موجب می شود که پسران تا جایی که ممکن است از ازدواج و تشکیل خانواده سرباز زنند و فقط هنگامی که نیروی جوانی و شور و نشاط آنها رو به ضعف و سستی می نهد، اقدام به ازدواج کنند و در این زمان، زن را فقط برای فرزنددار شدن و احیاناً برای خدمتکاری بخواهند. این امر ازدواج های موجود را سست می کند و سبب می شود به جای اینکه خانواده بر پایه عشق خالص و محبت عمیق استوار باشد و هر یک از زن و شوهر، همسر خود را عامل سعادت خود بداند، برعکس او را به چشم رقیب و عامل سلب آزادی و محدودیت می بیند و چنانکه اصطلاح شده است، یکدیگر را زندانبان بنامند.
قانون خلقت، جاذبه جنسی را به عنوان بقای نسل انسان و آرامش روح، میان دو جنس مخالف قرار داده و هرگونه تغییری از این مسیر، هم برخلاف موازین فطری و عملی است و هم آرامش روحی را بر هم می زند. ساختار انسان از این نیروها و غرایز گوناگون ترکیب یافته که به هر یک از آن غرایز، باید به طور طبیعی و صحیح پاسخ داده شوند و قطعاً عدم توجه به نیازهای فطری و غریزی موجب نارسایی یا طغیان و بیماری های روانی و انحراف از جاده مستقیم است. نیرومندترین غرایز، غریزه جنسی است که باید به نحو شایسته و صحیح ارضا گردد. ازدواج، یگانه طریق سالم برای پاسخ مثبت دادن به غریزه جنسی است که هیچ چیزی جایگزین آن نخواهد شد.
غریزه جنسی، نیروی فوق العاده ای دارد که مهار آن خصوصاً در ابتدای جوانی که این نیرو در اوج خود قرار دارد، بسیار سخت خواهد بود. عدم ارضای این غریزه، احساس رضایتمندی جوان از زندگی را کاهش خواهد داد و عدم رضایتمندی از زندگی با بیماری های روانی و جسمی زیادی همراه خواهد بود. فردی که از زندگی راضی نباشد، مسلماً تلاش و فعالیت اجتماعی و اقتصادی نخواهد داشت. این مسئله، وقتی بغرنج تر خواهد شد که نیروی جوان جامعه دچار عدم رضایتمندی از زندگی شوند. این نیرو نه تنها نخواهد توانست باعث توسعه کشور شود، بلکه در نقش نیروی مخرب عمل خواهد کرد. از جمله عواقب دیگر تأخیر ازدواج می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1- افزایش اختلالات روانی، خانوادگی و فرهنگی؛
2- گسترش فساد و فحشا؛
3- نداشتن نظم و برنامه ریزی در زندگی و اداره آن؛
4- متزلزل شدن پایه های شخصیت و کاهش خودباوری و عزت نفس جوانان؛
5- افزایش وسواس، افسردگی، اضطراب و پرخاشگری؛
6- رشد انواع جرائم و آسیب های اجتماعی؛
7- افزایش میزان خودکشی؛
8- افزایش ازدواج های غیررسمی؛
9- بی میلی به کار، فعالیت، درس و مطالعه و معاشرت با دوستان؛
10- افزایش جمعیت جوانی که به زندان وارد می شوند.

                                                                                                                                                                              راسخون


۹۴/۰۳/۲۲
وَإِنَّا إِلَىٰ رَبِّنَا لَمُنْقَلِبُونَ مجتبی دهقانی پوده

نظرات  (۱)

۲۳ خرداد ۹۴ ، ۲۱:۵۷ هادی (قالب حرفه ای وبلاگ)
مقاله خوبی بود
موفق باشید تو کارتون

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی